-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:14521 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:8

جملة أشهد أنّ محمداً رسول الله از چه زماني وارد اذان و اقامه ما شد؟ آيا حضرت محمد(ص) آن را بر زبان مي آورد؟ جملة أشهد انّ عليّاً وليّ الله از چه زماني وارد اذان و اقامه شد؟ آيا حضرت علي(ع) آن را بر زبان ميآورد؟

برادر گرامي! از اين كه با ما مكاتبه نموديد سپاسگزاريم.

اذان در سال اوّل هجرت پيامبر به مدينة منوّره تشريع شد. يكي از علت هاي اساسي تشريع اذان اين بود كه وقتي پيامبر(ص) مي خواست نماز بخواند، مسلمانان متوجه نمي شدند چه موقع پيامبر به نماز مي ايستد تا با او نماز جماعت بخوانند. از اين رو به اين فكر افتادند بايد كاري بكنيم كه همه متوجه بشوند. يكي گفت: ناقوس بزنيم. ديگري گفت: شيپور بنوازيم. سومي گفت: دود به هوا بلند كنيم (آتش روشن كنيم). چهارمي گفت: پرچمي بالا ببريم. پيامبر هيچ كدام را نپسنديد.

عبدالله بن زيد در خواب ديد كه شخصي با لباس سبز به همين شكل مرسوم اذان مي گويد. پيامبر همين طور در خواب ديد، بعد به بلال گفت: همين الفاظ را بلند بگويد، و بدين وسيله اذان مرسوم شد. در برخي روايات آمده كه جبرئيل اذان را به پيامبر وحي كرد. كيفيت اذان اوليه به گفتة اهل سنت چهار بار تكبير و أشهد أن لا إله إلاّ الله و أشهد أنّ محمداً رسول الله و حيّ علي الصلاة و حيّ علي الفلاح و الله اكبر هر كدام دو بار و يك بار لا اله الاّ الله است. فقط مالك بن انس گفته كه تكبير اوّل را نيز دوبار بايد گفت.[1]

مرحوم شيخ طوسي در كتاب خلاف فرموده است: تكبير اوّل چهار مرتبه و شهادتان هر كدام دو مرتبه و حيّ علي الصلاة و حيّ علي الفلاح و حيّ علي خير العمل و الله اكبر و لا اله الاّ الله دو مرتبه بايد گفته شود.[2]

در كنز العمال نيز رواياتي دربارة اذان و كيفيت آن به طريق اهل سنت (كه در ابتدا ذكر شد) آمده است.[3]

امام رضا(ع) از پدران گرامي اش از رسول خدا(ص) نقل مي كند: وقتي مرا به معراج بردند، جبرئيل اذان گفت، دو تا دو تا (يعني هر بند اذان دو تا بود) و اقامه گفت دو تا دو تا.[4]

مرحوم مجلسي در بحارالانوار بعد از نقل روايات، بحث مفصّلي در اقوال و اضافه شدن أشهد أنّ عليّا وليّ الله نقل كرده است. شايد علت اضافه شدن آن بوده كه طرفداران خلفاي راشدين گفتند: وقتي پيامبر به معراج رفت، ديد بر عرش نوشته شده: لا اله الاّ الله، محمد رسول الله، ابوبكر الصديق.امام صادق(ع) فرمود: وقتي كه خدا عرش را آفريد، بر آن نوشت: لاأله ألاّ الله، محمد رسول الله، عليّ اميرالمؤمنين.[5]

بنا به عقيدة شيعه، شهادت به ولايت علي(ع) جزء اذان نيست. شيخ طوسي در كتاب نهايه فرموده: آنچه در روايات ضعيف كه مورد عمل نيست وارد شده مبني بر گفتن أشهد أنّ علياً ولي الله و أنّ محمداً و آله خير البشر نبايد به آن عمل شود و هر كس آن را در اذان بگويد، خطا كار است.[6] اما اگر شهادت به ولايت را جزء اذان ندانيم، گفتن آن به قصد ثواب اشكال ندارد. فقها و مراجع فعلي، همين نظر را دارند كه شهادت به ولايت اميرالمؤمنين(ع) جزء اذان نيست، اما مي توان به قصد ثواب آن را گفت.

اهل سنت از اذان حيّ علي خير العمل را حذف كرده و در اذان صبح الصلوة خيرٌ من النّوم را اضافه نموده اند.

زمان وارد شدن اشهد انّ علياً وليّ الله در اذان به قصد رجاء در ثواب مشخص نيست. در بعضي كتاب هاي تاريخي آمده كه در برخي قيام هاي علويان، اذان به شكل شيعي خوانده مي شد، اما آيا اين جمله در آن بوده يا نه، چيزي نيامده است. از زمان شيخ طوسي و پيشتر از او اين مسئله در كتاب هاي فقهي مورد بحث قرار گرفته است.

اما اين كه حضرت علي(ع) آن را گفته است، در هيچ سندي نيافتيم كه حضرت آن را گفته باشد، يا امامان پس از او گفته باشند.

[1] الفقه علي المذهب الاربع، ج 1، ص 312.

[2] شيخ طوسي، كتاب الخلاف، ج 1، ص 90.

[3] علي المتقي الهندي، كنز العمال، ج 8، ص 329 به بعد.

[4] بحارالانوار، ج 81، ص 107.

[5] همان، ص 112.

[6] بحارالانوار، ج 81، ص 111.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.